معنی کج اندیش در لغت نامه دهخدا

که کج و ناراست اندیشد. که اندیشۀ مستقیم ندارد. کجرای. مقابل مستقیم الرأی. رجوع به کجرای شود

معنی کج اندیش در فرهنگ لغت هوشیار

کسی که اندیشه مستقیم ندارد، کجرای، مقابل مستقیم الرای، ناراست

بداندیش، بدگمان، ظنین، کج خیال، متضاد: نیک اندیش

لغت نامه دهخدا

فرهنگ لغت هوشیار

فرهنگ واژه مترادف متضاد

(کَ اَ)

عمل کج اندیش. کجرایی. رجوع به کجرایی شود

(اُ تُ تَ / تِ)

اندیشندۀ حق. درست فکرکننده:
دلشاد باش و خرم و خوش خوش طرب فزای
بنده نواز باش و حق اندیش و حق گزار.
سوزنی

(تَ نَ /نِ)

که قصد انتقام دارد. که در اندیشۀ انتقام جویی است. کینه جو:
بی گمان شد که گور کین اندیش
خواندش ازبهر کینه خواهی خویش.
نظامی (هفت پیکر چ وحید ص 75)

آنکه در مورد دیگران اندیشه بد دارد بدنیت بدخواه مقابل نیک اندیش

آنکه فکرش همواره متوجه آبست آب جو آب خواه آب طلب

آنکه در پی کشف گنج است: در غرورش (غرور دنیا) توانگر و درویش راست همچون خیال گنج اندیش. (حدیقه)

انحراف فکر، سوءنیت